تقسیم ترکه مطابق با ماده ۳۰۰ قانون امور حسبی جدا کردن سهم و حصه هر یک از ورثه از سایرین است،به نحوی که هر یک از ورثه پس از تقسیم ، مالک مستقل سهم خود خواهد بود، هر تصرفی که بخواهد می تواند در سهم خود نماید.
انواع تقسیم ترکه
یکی از مشکلات مبتلابه میان وراث در خصوص ترکه موضوع تقسیم ترکه می باشد. مطابق قانون مدنی مالکیت وراث به ترکه اتفاق نمی افتد، مگر پس از اداء حقوق و دیونی که به ترکه میت تعلق گرفته است. بنابراین جهت تعلق گرفتن ترکه و سپس تقسیم آن ابتدا اشخاص باید دارایی منفی ترکه یعنی دیون متوفی را پرداخت نمایند.
۱. تقسیم ترکه با تنظیم تقسیم نامه توافقی بین تمامی ورثه ( عادی یا رسمی )
۲. تقسیم ترکه به صورت تقسیم اموال توسط دادگاه ( طرح دعوای تقسیم ترکه )
مسلماً در موردی که ورثه برای تقسیم ترکه با یکدیگر توافق نکنند وراثی که خواهان تقسیم هستند مجبور به طرح دعوای تقسیم ترکه می شوند که در این صورت دادگاه موضوع را بررسی و در خصوص تقسیم ترکه حکم صادر می نماید.
مراحل درخواست تقسیم ترکه
۱- قبل از تقسیم ترکه می بایست انحصار وراثت صورت بگیرد. انحصار وراثت یعنی وراث و سهم هر یک از آنها مطابق قانون مشخص شود.
۲- کارشناسی و ارزیابی تحریر ترکه در مواقعی مورد نیاز است که مرجع قضایی به منظور صورت برداری از اموال و دیون متوفی نظر کارشناسی را لازم بداند.
۳-پس از تعیین مقدار و ارزش ترکه و تحریر آن باید اقدامات لازم برای حفظ ترکه و عدم تصرف دیگران در آن نظیر مهر و موم ترکه انجام گیرد.
۴-قبل از تقسیم ترکه ابتدا باید حقوق و دیونی که بر ترکه تعلق گرفته است از آن برداشته شود. یعنی ابتدا بدهی های متوفی پرداخت می شود، سپس ترکه ما بین وراث تقسیم می شود .
5 . بعد از مراحل فوق با توجه به سهم الارث هر یک از وراثی که اسامی آنها به عنوان وارث در گواهی انحصار وراثت ذکر شده، ترکه تقسیم می شود.
مدارک لازم جهت اقامه دعوای تقسیم ترکه
1 . مدارک شناسایی ( شناسنامه و کارت ملی )
2 . گواهی انحصار وراثت
3 . گواهی فوت
4 . لیست ماترک متوفی
5 . اسناد و مدارک ترکه
6 . در صورت وجود ، تحریر ترکه
چه کسانی حق درخواست تقسیم ترکه را دارند ؟
تمام اشخاصی که مدعی هستند جزو وراث متوفی بوده و در گواهی انحصار وراثت جزو ورثه نام برده شده اند حق درخواست تقسیم ترکه را دارند .
نحوه رسیدگی به تقسیم ترکه ( طرح دعوای تقسیم ترکه )
تقسیم ترکه به این صورت انجام می شود که آنچه را دادگاه به عنوان وصیت و بدهیهای متوفی تشخیص دهد از اموال جدا کرده و مابقی را بین ورثه تقسیم میکند. باید متذکر شد دادگاه درخواست تقسیم ترکه را قبل از درخواست تحریر ترکه نمی پذیرد .
بنابراین اگر شخصی تصمیم داشته باشد از طریق قانونی و انجام تشریفات قانونی به سهم ارث خود دست یابد ابتدا باید درخواست انحصار وراثت را به شورای حل اختلاف بدهد و سپس درخواست تحریر ترکه را مطرح نماید و بعد از آن دادخواست تقسیم ترکه را تنظیم نماید و تقدیم دادگاه نماید.
تحریر ترکه به معنای تعیین دقیق داراییهای متوفی اعم از اموال منقول و غیرمنقول و مطالبات و بدهیها میباشد.
دادگاه برای رسیدگی به دادخواست تقسیم ترکه جلسه تشکیل میدهد و آن را به تمام وراث ابلاغ میکند. در این حالت اگر بین ورثه برای تقسیم اموال توافق وجود داشته باشد، این توافق مبنای تقسیم اموال قرار میگیرد اما اگر توافق وجود نداشته باشد دادگاه تقسیم ترکه را بر مبنای قانون امور حسبی و قانون مدنی را انجام میدهد. اگر یکی از ورثه محجور یا غائب باشد برای تقسیم ترکه حتما باید به دادگاه مراجعه کنند. رای صادره از دادگاه در خصوص تقسیم ترکه قابل تجدید نظر خواهی حقوقی می باشد .
روشهای تقسیم ترکه
با توجه به ابنکه ماترک میان وراث به صورت مشاعی می باشد، در صورت عدم توافق و تراضی بر تقسیم، مطابق قانون امور حسبی تقسیم به یکی از صورت های زیر انجام خواهد شد :
۱.تقسیم به صورت افراز : چنانچه مال مورد اشتراک میان وراث مفروز باشد یعنی قابل تقسیم به اجزاء برابر را داشته باشد، مانند زمانی که ترکه ملکی است قابل افراز که در این صورت می توان افراز ملک مشاع بین وراث را تقاضا کرد و به هر یک از وراث به میزان سهمی که در شرع مقدس آمده از آن مال تعلق می گیرد.
۲.تقسیم به صورت تعدیل: چنانچه مال مورد اشتراک میان وراث غیر قابل افراز یا دارای انواع مختلفی باشد مثلا دو قطعه فرش و یک دست مبل باشد دادگاه اقدام به تقسیم به تعدیل نموده. بدین نحو که مال متعلق به هر یک از نظر بها برابر باشد. برای مثال در حالتی که چند دست فرش و یک دست مبل موجود است از آنجا که نمی توان اجراء آنها را تکه تکه کرد و به وراث داد، کارشناس اقدام به تقسیم آنها بین وراث نموده و هر یک از اموال به میزان سهم شرعی وراث به قید قرعه به یکی از وراث می رسد. در صورت عدم توافق بر قرعه، نوبت به تقسیم به رد می رسد.
۳.تقسیم به صورت رد: عبارت است از اینکه دادگاه برخی از وراث را ملزم می کند در برابر سهم بیشتری که از اموال می برند بهای آن را به باقی وراث بپردازند تا هر ورثه به میزان سهم شرعی خود از ماترک برسد. در صورتی که وراث بر این امر نیز توافق ننمایند نوبت به تقسیم به اجبار و فروش از طریق مزایده و تقسیم ثمن آن میان وراث می رسد.
۴.تقسیم از طریق مزایده و تقسیم ثمن: در صورتی که ترکه میان وراث قابل تقسیم و تعدیل نبوده و وراث بر تقسیم به رد نیز به توافق نرسند، دادگاه دستور فروش مال مشاعی را داده و پول حاصل از فروش در صندوق دادگستری واریز شده و هر یک از وراث به میزان سهم الارث قانونی خود از مبلغ حاصل از فروش ترکه برداشت می نمایند.
ابطال تقسیم ترکه
به موجب مواد 600، 601 و 602 قانون مدنی اگر تقسیم ترکه به صورت نابرابر و اشتباه صورت گرفته باشد، میتوان تقسیم نامه را ابطال کرده و دوباره از اول این کار را انجام داد.مطابق مواد مزبور و قانون امور حسب هرگاه که بعد از تقسیم ترکه مشخص شود که اشتباهی صورت گرفته،و یا در تقسیم قوانین و مقررات امری رعایت نشده است تقسیم ترکه باطل است و هر ذینفعی ( وراث ) می تواند تقاضای ابطال تقسیم نامه را از دادگاه بخواهد .
تفاوت تقسیم ترکه و مطالبه سهم الارث
تفاوت تقسیم ترکه با مطالبه سهم الارث بدلیل تفاوت در ماهیت حقوقی ترکه و سهم الارث است. در واقع ترکه مالیست که هنوز در استقرار مالکیت ورثه نمی باشد و ورثه برای تقسیم آن از دادگاه کمک می گیرند. اما مطالبه سهم الارث مربوط به زمانی است که سهم الارث ورثه مشخص شده است، اما کل مال در ید و اختیار یک یا چند تن از ورثه می باشد . در این شرایط سایر وراث برای مطالبه سهم خود اقدام می نمایند.
مرجع صالح به رسیدگی درخواست تقسیم ترکه
درخواست تقسیم ترکه برخلاف تحریر ترکه و مهر موم ترکه در صلاحیت دادگاه های حقوقی می باشد . درخواست تقسیم ترکه باید به موجب دادخواست از طریق دفاتر خدمات قضایی به دادگاه آخرین محل اقامت متوفی تقدیم شود .
نظریه مشورتی شماره 7/96/470 تاریخ 1396/02/30 در خصوص تقسیم ترکه
1- استماع درخواست تقسیم ترکه مستلزم سبق احراز وراثت ورثه، محصور بودن ایشان و مشخص بودن سهام هریک از وراث است و امور اخیر الذکر در امور حقوقی با تحصیل و ارائه گواهی انحصار وراثت میتواند احراز شود.
2- در دعوای تقسیم ما ترک، دادگاه اموالی را که منجزاً از ماترک است، بین ورثه تقسیم میکند و چنانچه هریک از ورثه نسبت به اقلامی از ماترک ادعائی داشته باشند باید دعوای جداگانه و مستقل به دادگاه صالح تقدیم کند. لذا دادگاه اموالي را از ما ترك كه بدون تعرض مانده است و بين ورثه نيز اختلافي در مورد آنها وجود ندارد، بين آنها تقسيم مي كند و نسبت به اموالي كه سایر ورثه مدعي آن مي باشند پس از طرح دعوا و تعيين تكليف ادعاهاي مطرح شده به موجب آرا صادره مربوط، اتخاذ تصميم خواهد كرد.
نظریه مشورتی شماره ۴۶۹۱/۷ تاریخ نظریه ۱۳۹۰/۱۱/۱۷ در خصوص تقسیم ترکه
۱- تقسیم ترکه در صورت عدم تراضی ورثه امری است که محتاج رسیدگی قضائی است. بنابراین اگر ایشان تراضی کنند تقسیم ترکه ای که با توافق وتراضی انجام شده معتبر است .
۲- همین حکم در موردی که ترکه منحصر به یک یا چند مال غیرمنقول باشد نیز جاریست و فرض مورد استعلام که ورثه نسبت به قدرالسهم موروثی خود سند مالکیت مشاعی از ثبت اخذ نموده اند نیز شامل همین حکم است و موضوع را از شمول تقسیم ترکه خارج نمی کند.
۳- برابر رای وحدت رویه مذکور تقسیم ترکه غیر منقول (بطور مطلق) از صلاحیت واحد ثبتی خارج ودر صلاحیت دادگاه مربوط است.
۴- به محض فوت مورث، مالکیت ترکه به نحو اشاعه به وراث تعلق می گیرد و تقسیم تنها برهم زدن این اشاعه است و فی نفسه تاثیری در ایجاد مالکیت ندارد. مگر آنکه مستلزم ردّ وتعدیل سهام باشد ودر این مورد تفاوتی بین منقول وغیرمنقول وثبتی وغیرثبتی وجود ندارد.
۵- چنانچه امکان تقسیم ترکه به افراز یا ردّ یا تعدیل وجود نداشته باشد حسب درخواست متقاضی، دادگاه دستور فروش آن و تقسیم ثمن حاصله بین وراث به قدرالسهم موروثی هر یک را صادر می کند.
12 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
پدربزرگ بنده حدود ۲۰ سال پیش فوت شدن و یه تیکه زمین داشتن ک تا به امروز دست دایی بزرگ بنده است که در خانواده ۳پسر و۲ دختر میباشند و ایشان راضی به تقسیم زمین نیست و از طرفی دست نوشتهای تنظیم و امضا و اثر انگشت از یکی از برادرها و یکی از خواهرها گرفتن وامضای مادر بنده را مبنی بر نخواستن ارث جعل و تسلیم دهیار روستا کرده الان مادر بنده از چ طریقی باید پیگیر باشند؟
وراث بایستی اقدام به اخذ گواهی انحصار وراثت کنند و سپس بر اساس آن دادخواست به خواستههای تحریر ترکه و تقسیم ترکه را در یکی از دفاتر خدمات قضایی به ثبت برسانند حال اگر دایی شما مدرکی در دادگاه ارائه داد در آن وقت نسبت به مدرک ارائه شده ادعای جعل میکنید تا موضوع جعل توسط کارشناس بررسی شود.
پدر همسرم ۱۴ ساله ک فوت شده و زمانی ک تصادف کرد انحصار وراثت کردن.
همسرم یه برادر مجرد داره و یه خواهر ک اونم ازدواج کرده و برادرِ همسرم بدونه اجازه و امضای همسرم در نبود همسرم ک اونموقع بخاطر کارش مجبور بود بره خارج از ایران روی ملک ورثه دو طبقه خونه ساخته و الان حدود ۴-۵ ساله که ملک اصلی ک واسه ورثه بوده و یکی از اون طبقاتی ک خودش ساخته رو اجاره داده و همسرم چندین بار گفته ک حقش رو بدن ولی مادرو برادرش خودشون تو اون خونه زندگی میکنن و ما الان مستاجریم و همسرم سهمش رو میخاد اما برادرش میگه تو فقط از طبقه همکف ک ملک اصلیه ارث میبری درصورتی ک همسرم اجازهٔ ساخت و اجارهٔ خونه رو بهش نداده و حتی امضای همسرم تو قولنامهٔ مستاجرا نیست و همسرم به برادرش گفته ک هزینهای ک برای دوطبقه کردی بین وراث تقسیم کن و بعد از فروش سه طبقه هزینههایی ک خرج کردی رو از سهمی ک میخوای به من بدی کسر کن اما اون قبول نمیکنه و میگه تو فقط از طبقه همکف ارث میبری و ملک ورثه هم قولنامهای هست و سند نداره. همسرم چطور میتونه سهمش رو بگیره آیا قانون حق رو به همسرم میده یا برادرش؟
اولا چنانچه یکی از طبقات بدون رضایت سایر وراث به اجاره واگذار شده باشد همسرتان حق شکایت دارد(انتقال منافع بدون رضایت به غیر) ثانیا همسرتان دادخواست تقسیم ترکه به دادگاه ارائه نمایند تا سهم هریک از وراث مشخص و تقسیم گردد.
آیا فرزندخوانده از سرپرست خود ارث می برد؟
بین سرپرست و طفلی که به سرپرستی گرفته شده، رابطه توارث برقرار نمی شود. به این معنی که طفلی که سرپرستی او به عهده گرفته شده از شما ارث نمی برد و بلعکس، یعنی سرپرست هم از فرزند خوانده خود ارث نمی برد.
باسلام وراثی که ازوجود یک وارث دیگر که از بدو تولد او را به بهزیستی سپردن خبر داشتهاند ولی در انحصار وراثت وجود وی را اعلام نکرده باشند به عمد صرفا به خاطر خوردن سهم الارث وی آیا محکوم هستند؟ یامجرمند؟ چگونه باید تا دیر نشده موضوع را به مراجع ذیصلاح گزارش داد؟
در حکم کلاهبرداری است بر فرض سوال
آیا یکی از ورثه حق دارد در قسمتی از ماترک (خانه پدری) ساکن شود؟
استفاده انحصاری از خانه مورث بوسیله احدی از ورثه با وجود عدم رضایت سایر وراث، مستلزم پرداخت اجرت المثل ملک مزبور به سایر وراث به نسبت سهم الارث هر یک است. از جمله سایر حقوق وراث تقاضای خلع ید متصرف از ملک موصوف است.
سلام و عرض ادب، با توجه به وجود صغیر در بین وراث و از آنجایی که میبایست تقسیم اموال غیر منقول از طریق دادستان انجام میگرفته و این کار توسط ورثه بدون در نظر گرفتن سهم صغار با تبانی هم انجام پذیرفته با توجه به عدم نظارت دادستان و امور سرپرستی در طول دوران حجر صغیر در امور مالی و علی رغم شکایت قیم (مادر) مبنی بر فروش سهم صغیر از جانب وراث در دادگاه کیفری که نهایتا بینتیجه بوده، آیا میتوان در حال حاضر با گذشت سال و پایان حجر نسبت به عملکرد دادسرا و امور سرپرستی از بابت این کوتاهی در سایت دادستانی کل کشور اقدام نمود و یا شما چه راهکاری پیشنهاد میفرمایید؟
با سلام با توجه به اینکه بدون نظارت امور سرپرستی انجام شده است قابل ابطال است البته می توانید دادخواست مطالبه سهم الارث نیز بدهید