وظایف و اختیارات قیم 

وظایف و اختیارات قیم 

وظایف و حدود اختیارات قیم عام است. ولی نسبت به حدود اختیارات ولی قهری یا وصی محدود تراست .قیم درمواردی همچون انجام معاملات نسبت به مال غیرمنقول محجور، نیازمند اخذ مجوز دادستان می باشد. از مهم ترین وظایف و اختیارات قیم درقانون مدنی و قانون امورحسبی می توان حفظ ، نگهداری و اداره محجور و اموال وی ، صورت برداری اموال محجور قبل ازشروع فعالیت و ارائه آن به دادستان ، ارائه حساب دوران تصدی به صورت سالیانه به دادستان ، ارائه حساب دوران تصدی و تحویل اموال بعد ازرفع حجر به محجور، اخذ اجازه از دادستان جهت فروش یا رهن اموال غیرمنقول محجور، فروش اموال ضایع شدنی محجور را نام برد.

حدود وظایف و اختیارت قیم وفق قیم نامه های صادره از سوی دادسرای امور سرپرستی 

درقیم نامه های صادره اعطایی به قیم ، ضمن اعلام مشخصات قیم و شخص محجور و درجهت آگاهی قیم به شرح وظایف و اختیارات محوله و ممانعت ازهرگونه ادعای احتمالی عدم آگاهی ایشان، به تفکیک به شرح وظایف و اختیارات محوله ایشان اشاره شده است. که عبارتند از:

1.ماده 80 قانون امور حسبی :

قیم باید اموال ضایع شدنی محجور را بفروشد و از پول آن با رعایت مصلحت مجور مالی خریداری و یا ترتیب دیگری که مصلحت باشد، رفتار نماید.

2.ماده 82 قانون امور حسبی:

قیم باید هزینه زندگی محجور و اشخاص واجب‌ النفقه او و همچنین هزینه معالجه آنها را در بیمارستان و غیره و هزینه‌های لازم دیگر از قبیل هزینه تربیت اطفال محجور را بپردازد.

3.ماده 84 قانون امور حسبی:

اسناد و اشیاء قیمتی باید با اطلاع دادستان درمحل امنی نگهداری شود و وجوه نقدی که محل احتیاج نیست ، باید در یکی از بانک های معتبرگذاشته شود.

4.ماده 313 قانون امور حسبی :

قیمی که تقصیر، درحفظ مالی مولی علیه بنماید، مسئول ضرر و خساراتی است که از نقصان یا تلف آن مال حاصل شده، اگرچه نقصان یا تلف مستند به تفریط یا تعدی قیم نباشد.

5.ماده 313 قانون امور حسبی:

در صورتی که تمام ورثه و اشخاصی که در تَرکه شرکت دارند حاضر و رشید باشند، به هر نحوی که بخواهند می توانند تَرکه را ما بین خود تقسیم نمایند. لیکن اگر مابین آنها محجور یا غایب باشد، تقسیم تَرکه توسط نمایندگان آن ها در دادگاه به عمل آید.

6.ماده 1239 قانون مدنی:

هرگاه معلوم شود که قیم عامداً مالی را که متعلق به مولی علیه بوده و جزء صورت دارایی او قید نکرده و باعث شده است که آن مال در صورت مزبور قید نشود مسئول هر خسارتی خواهد بود که از این حیث ممکن است ضرری به مولی علیه وارد شود. به علاوه در صورتی که عمل مزبور از روی سوء نیت باشد، معزول خواهد شد.

7.ماده 1237 قانون مدنی:

 قیم نمی تواند بیش از هزینه ای که مدعی العموم (دادستان) برای مولی علیه او تعیین کرده خرج کند مگر با تصویب دادستان

8.ماده  124 قانون مدنی:

 قیم نمی تواند به سمت قیمومیت از طرف مولی علیه با خود معامله کند، اعم از اینکه مال مولی علیه را به خود منتقل کند یا مال خود را به اوانتقال دهد.

9.ماده 1239 قانون مدنی :

هرگاه معلوم شود که قیم عامداً مالی را که متعلق به مولی علیه بوده و جزء صورت دارایی او قید نکرده و باعث شده است که آن مال در صورت مزبور قید نشود مسئول هر خسارتی خواهد بود که از این حیث ممکن است ضرری به مولی علیه وارد شود. به علاوه در صورتی که عمل مزبور از روی سوء نیت باشد، معزول خواهد شد.

10.ماده 1243 قانون مدنی:

قیم نمی تواند دعوای مربوط به مولی علیه را به صلح خاتمه دهد مگر با تصویب مدعی العموم

11.ماده 1244 قانون مدنی:

قیم باید لااقل سالی یک مرتبه حساب تصدی خود را به مدعی العموم یا نماینده او بدهد و هرگاه در ظرف یک ماه از تاریخ مطالبه مدعی العموم حساب ندهد، به تقاضای مدعی العموم معزول می شود.

12.ماده 1241 قانون مدنی:

 قیم نمی تواند اموال غیرمنقول مولی علیه را بفروشد و یا در رهن گذارد یا معامله کند که در نتیجه آن خود مدیونِ مولی علیه شود، مگر با لحاظ غبطه مولی علیه و تصویب مدعی العموم. در صورت اخیر شرط حتمی، تصویب مدعی العموم ملائت قیم می باشد و نیز نمی تواند برای مولی علیه بدون ضرورت و احتیاج قرض کند مگر با تصویب مدعی العموم

13.ماده 1245 قانون مدنی:

قیم باید لااقل سالی یک مرتبه حساب تصدی خود را پس از کبر و رشد یا رفع حجر به مولی علیه سابق خود بدهد. هرگاه قیومیت او قبل از رفع حجر خاتمه یابد، حساب زمان تصدی باید به قیم داده شود.

درچه مواردی قیم فاقد اختیار می باشد؟

وظایف و حدود اختیارات قیم عام است، ولی نسبت به حدود و اختیارات ولی قهری یا وصی منصوب از طرف وی محدود تراست. برهمین اساس انجام اقدامات خارج از مصلحت و غبطه محجور و عدم اخذ مجوز قانونی از دادستان، امکان عزل قیم و مطالبه خسارات وارده و طرح دعوای فسخ قرارداد از سوی خریدار و یا  ابطال معاملات قیم را درپی خواهد شد.

الف.تصرفاتی که قیم نیاز به اخذ اجازه و تصویب دادستان دارد

1.قیم نمی تواند نسبت به فروش یا رهن یا هرگونه معامله ای دراموال غیرمنقول (آپارتمان، زمین، ملک تجاری و…) که درنتیجه آن محجور مدیون شود، جز با رعایت مصلحت محجور و با اخذ اجازه دادستان اقدام نماید.

نکته مهم اینکه، این انتقال غیرنافذ است و با قبول یا رد دادستان و در صورت عدم اطلاع دادستان ازاین امر با خروج محجور از قیمومت ، وی می تواند نسبت به قبول یا رد معامله و طرح دعوای ابطال معاملات قیم اقدام نمایند.

2.قیم نمی تواند دعاوی مربوط  به محجور را به صلح خاتمه دهد، جز با اخذ مجوز دادستان

ب.تصرفاتی که قیم از انجام آن ممنوع و معامله آن باطل است

.قیم نمی تواند با سمت قیمومت، از طرف محجور با خود معامله نماید.

منظوراز معامله تنظیم هرگونه قراردادی است که بموجب آن اموال محجور یا خود را به بفروشند یا منتقل نماید، این نوع قراردادها را قانونگذاربموجب ماده 1241 قانون مدنی به علت شدت خطرات احتمالی وارده به محجوراین انتقال باطل است.

وظایف و اختیارات قیم پدر یا پدربزرگ 

به شرح وظایف و اختیارات قیم در بندهای مذکور تفصیلا پرداختیم. پدر یا پدربزرگ محجور نیز با پذیرش سمت قیمومت دارای همین وظایف و اختیارات و محدودیت های انتسابی به قیم است. بنابراین نباید قائل به اختیارات بالاتر پدر یا پدربزرگ در دوران ولایت قهری در همین دوران قیمومت نیز شد.

به عنوان نمونه مهم ترین وظایف و اختیارات قیم پدر یا پدر بزرگ عبارت است از:

  1. قیم پدرباید هزینه زندگی فرزند خود و اشخاص واجب‌ النفقه او و همچنین هزینه معالجه آنها را در بیمارستان و غیره و هزینه‌های لازم دیگر از قبیل هزینه تربیت اطفال محجور را بپردازد.
  2. قیم پدرنمی تواند به سمت قیمومیت از طرف فرزند خود با خود معامله کند اعم از اینکه مال مولی علیه را به خود منتقل کند یا مال خود را به اوانتقال دهد.
  3. قیم پدر نمی تواند بیش از هزینه ای که مدعی العموم (دادستان) برای فرزند او تعیین کرده خرج کند مگر با تصویب دادستان
  4. قیم باید اموال ضایع شدنی محجور را بفروشد و از پول آن با رعایت مصلحت مجور مالی خریداری و یا ترتیب دیگری که مصلحت باشد، رفتار نماید.
  5. قیم نمی تواند نسبت به فروش یا رهن یا هرگونه معامله ای دراموال غیرمنقول (آپارتمان، زمین، ملک تجاری و…) که درنتیجه آن محجور مدیون شود، جز با رعایت مصلحت محجور و با اخذ اجازه دادستان اقدام نماید.
  6. اسناد و اشیاء قیمتی باید با اطلاع دادستان درمحل امنی نگهداری شود و وجوه نقدی که محل احتیاج نیست ، باید در یکی از بانک های معتبرگذاشته شود.
  7. قیم باید لااقل سالی یک مرتبه حساب تصدی خود را پس از کبر و رشد یا رفع حجر به فرزند سابق خود بدهد. هرگاه قیومیت او قبل از رفع حجر خاتمه یابد، حساب زمان تصدی باید به قیم داده شود.

آیا قیم می تواند مال محجور را بفروشد ؟

بموجب ماده 1241 قانون مدنی،  قیم نمی تواند اموال غیرمنقول مولی علیه را بفروشد و یا در رهن گذارد یا معامله نماید، مگر با لحاظ غبطه مولی علیه و با تصویب دادستان امکان پذیرمی باشد.

آیا قیم می تواند مال محجور را در رهن قرار دهد؟

براساس ماده 1241 قانون مدنی،  قیم  همانگونه که نمی تواند اموال غیرمنقول مولی علیه را بفروشد ، امکان در رهن گذاشتن آن را ندارد یا معامله نماید، مگر با لحاظ غبطه مولی علیه و با تصویب دادستان

اختیارات قیم بیشتراست یا وصی ؟ ( اختیارات قیم کمتر از وصی است. )

با توجه به اینکه قیم کسی است که از طرف دادگاه برای سرپرستی محجور و نگهداری اموال وی درجایی که فاقد ولی خاص ( پدر، پدربزرگ ، وصی ) است، منصوب می گردد، مضافا قانونگذارمحدودیت کمتری نسبت به ولی خاص مقررنموده و اصل بر صحت اعمال و رفتار آنها نسبت به محجور قرار داده است، لذا اختیارات قیم به مراتب کمتر از وصی است.

نکته مهم اینکه اگر پس از رفع حجر مولی علیه، مجددا بنا به دلایلی از قبیل بیماری مجددا محجور شود و داری ولی قهری باشد، ولی قهری در صورت تمایل می تواند قیم وی شود، در این صورت دیگر دارای اختیارات وسیع قبل نخواهد بود.

وظیفه قیم بعد از فوت محجور 

قیم با فوت محجور، سمت قیمومت وی کان لم یکن می شود، ولی با این حال قیم موظف به اعلام فوت محجور و ارائه صورتحساب دوره عملکرد و تحویل اموال به جا مانده به اداره امورسرپرستی اقدام نماید.

نظریه مشورتی 07/94/765 در مورد عدم جواز دخالت مستقیم دادستان در امور محجور پس از نصب قیم.

سوال: 

درصورتی که برای صغیر یا محجور قیم تعیین و نصب شده باشد و قیم در راستای حفظ حقوق صغیر و محجور همکاری لازم را در انجام اقدامات قانونی و حقوقی (از جمله حضور در دفترخانه و تنظیم سند رسمی) انجام ندهد و یا به وی دسترسی نباشد، آیا دادستان می تواند قبل از عزل قیم یا نصب قیم ثانی رأساً جهت انجام امور قانونی و حقوقی اقدام کند یا آن که باید حسب مورد بدواً قیم ثانی نصب و یا قیم قبل عزل شود و سپس دادستان با استناد به ماده ۱۲۲۴ قانون مدنی و ماده ی ۹۹ قانون امور حسبی تا نصب قیم بعدی رأساً اقدامات لازم را انجام دهد؟

پاسخ:

به موجب ماده 1224 قانون مدنی ، تا قبل از نصب قیم، حفظ و نظارت اموال محجورین به عهده دادستان است. بدیهی است پس از نصب قیم، دادستان دخالت مستقیمی نسبت به امور محجور نداشته و وظیفه نظارت برعملکرد قیم را دارد و تنها درصورت مطرح بودن رسیدگی به درخواست عزل قیم، در اجرای ماده 99 قانون امور حسبی ، تا زمانی که نسبت به موضوع عزل قیم تعیین تکلیف قطعی نگردیده و درصورت عدم تعیین قیم موقت، دادستان می تواند رأساً امور مربوط به محجور را انجام دهد و همچنین است درمورد فوت قیم موضوع ماده ۸۹ قانون اخیرالذکر.

رأی وحدت رویة شمارة ۷۵۳ـ۱۳۹۵/۶/۲ هیأت عمومی دیوان عالی کشور در خصوص دادگاه صالح جهت رسیدگی به وظایف و اختیارات قیم.

بموجب این رای مقرر شده است:

(( حکم مادة ۴۸ قانون امور حسبی که مقرر داشته «امور قیمومت راجع به دادگاهی است که اقامتگاه محجور در حوزة آن دادگاه است» و در رأی وحدت رویة شمارة ۲۲۴ـ ۱۳۲۳/۷/۲۷ هیأت عمومی دیوان عالی کشور نیز بر آن تأکید شده است، ناظر به مواردی است که ابتدائاً باید برای محجور قیم تعیین شود و لکن بعد از تعیین قیم به حکم مادة ۵۴ همان قانون «عزل و تعیین قیم جدید و تعیین قیم موقت و سایر امور محجور که راجع به دادگاه است با دادگاهی است که بدواً تعیین قیم کرده است»، بر این اساس در مواردی که دادستان هم طبق مادة ۲۱ قانون یاد شده مکلّف به اقدامی باشد، دادسرایی که در معیت این دادگاه انجام وظیفه می نماید، صالح به رسیدگی است.

بنابراین، رأی شعبة سوم دیوان عالی کشور در حدّی که با این نظر انطباق دارد به اکثریت آراء صحیح و قانونی تشخیص داده می شود. این رأی طبق مادة ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور، دادگاه ها و سایر مراجع اعم از قضایی و غیر آن لازم الاتباع است.)).

خدمات تخصصی موسسه حقوقی آبان 

النهایه با عنایت به حجم و پیچیدگی دعاوی حقوقی ، صرف مطالعه مطالب تقدیمی راهگشای حل مشکلات حقوقی اصحاب دعوا نمی باشد. لذا در جهت تسهیل اقدامات حقوقی و ممانعت از تضییع حقوق ، بهره مندی از خدمات وکیل متخصص برحسب نوع دعوا ، امری لازم و غیر قابل اجتناب است.

بر همین اساس موسسه حقوقی آبان با بهره مندی از وکلای متخصص در هر بخش ، آمادگی کامل خود را جهت ارائه جامع ترین خدمات حقوقی اعلام می نماید.

مقالات مرتبط

8 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

  • باسلام آیا می‌شود مادر قیومیت پسر ۱۰ ساله‌اش را بگیرد، برای پاسپورت و خروج از کشور یا راه دیگری هم هست وقتی پدر و مادر جدا شدن و حضانت با مادر است

    پاسخ
  • با سلام من پدرم را از سه ماهگی از دست دادم بخاطر تصادف. و پدر بزرگم. به راننده. رضایت داده و سپس قیم قانونی من شده حال من از ارث او سهم میبرم باتو جه به اینکه قیمیت من را داشته ضمنا تک فرزند هم هستم.

    پاسخ
  • قیم حق فروش اموال غیر منقول طفل یا مجنون را دارد؟

    پاسخ
    • بر طبق مواد ۸۲ و ۸۳ قانون امور حسبی، قیم طفل یا مجنون حق فروش اموال غیرمنقول (ملک) متعلق به او را ندارد، مگر با تصویب دادستان (دادسرای امور سرپرستی).

      لذا اگر کسی قصد خرید ملکی را دارد که در میان ورثه، طفل صغیر وجود دارد، قیم باید از دادسرای امور سرپرستی برای انتقال ملک، اجازه مکتوب دریافت کند.

      پاسخ
  • سلام
    یه سوال حقوقی داشتم .
    زمینی که واسه همه بچه های یک پدر بوده الان قراره ب نام یکی از فرزندان بخوره
    برادر اون فرد فوت کرده و دو تا بچه ی صغیر ( زیر ۱۰ سال ) داره
    خانومش قیم اونهاست.
    همه برادر و خواهرا وکالت دادن به اون کسی ک خریده
    ولی برای اینکه زن برادر خریدنده امضا کنه به اجازه دادگاه نیاز داره و دادگاه گفته ک باید بچه های صغیر ب سن ۱۸ سالگی برسن آیا این درسته!؟

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

keyboard_arrow_up