اعتراض به برگ تشخیص مالیاتی

اعتراض به برگ تشخیص مالیاتی

اعتراض به برگ تشخیص مالیاتی ، ابتدائا از طریق مراجعه به کارکنان و مدیران سازمان امور مالیاتی و متعاقبا حسب مورد، با طرح اعتراض در هیات های بدوی و تجدیدنظر مالیاتی ، هیات ماده ۲۱۶ قانون مالیات های مستقیم ،شورای عالی مالیاتی ، هیات های موضوع ماده ۲۵۱ مکرر و دیوان عدالت اداری امکان پذیر می باشد. که با توجه به مرجع رسیدگی کننده ، نحوه طرح و پیگیری اعتراض به برگ تشخیص مالیاتی متفاوت است.

بر همین اساس با عنایت به فنی و تخصصی بودن نحوه طرح و پیگیری دعاوی مالیاتی، به خصوص در اعتراض به مالیات بر ارزش افزوده ، بهره مندی از خدمات وکیل متخصص دیوان عدالت اداری نقش بسزایی جهت اخذ دستور موقت و ممانعت از رد شکایت در دیوان عدالت اداری خواهد داشت. لذا موسسه حقوقی آبان با بهره مندی از تخصص وکلای متبحر و دارای سابقه فعالیت قضایی در دیوان عدالت اداری، آمادگی کامل خود را جهت ارائه جامع ترین خدمات حقوقی در خصوص کلیه دعاوی مطروحه در دیوان عدالت اداری اعلام می نماید.

شرایط اعتراض به برگ تشخیص مالیاتی

شرایط اعتراض نسبت به برگ تشخیص مالیاتی بر حسب پرونده و مرجع رسیدگی کننده به اعتراض متفاوت است و حسب مورد، در مراجع اداری به موجب ارائه لایحه در فرم های اداری مخصوص و در دیوان عدالت اداری در قالب دادخواست مطرح می شود که ارائه ی مستندات و دلایل جامعی همچون قوانین و مقررات مربوطه جهت اخذ نظر مثبت مرجع رسیدگی کننده حائز اهمیت اساسی است.

نحوه اعتراض به برگ تشخیص مالیاتی در مراجع اداری ، شبه قضایی و نظارتی

مودیان مالیاتی یا نمایندگان رسمی آنها، براساس روال اداری و قانونی حاکم بر اختلافات و دعاوی مالیاتی، می توانند در مراجع صالح به رسیدگی زیر جهت اعتراض به برگ تشخیص مالیاتی خود اقدام نمایند.

  • اعتراض به برگ تشخیص مالیاتی از طریق مراجعه به ممیز و ممیز کل اداره امور مالیاتی  مربوطه .

غالب مودیان پس از صدور برگ تشخیص مالیات، براساس ماده ۲۳۸ قانون مالیات مستقیم، به برگ تشخیص مالیاتی صادره معترض بوده  و با ارائه درخواست کتبی درخواست بررسی و توافق در حل  و فصل اختلاف  مالیاتی خطاب به رئیس اداره امورمالیاتی را می نماید. که در مواردی با کسر مبالغی و یا  تقسیط مالیات اعلامی اختلاف  مالیاتی  حل و فصل می گردد.

  • اعتراض به برگ تشخیص مالیاتی از طریق مراجعه به هیات حل اختلاف بدوی مالیاتی

مرحله دوم، در فرضی است، که بنا به هر دلیل اختلافات مالیاتی با توافق با رئیس اداره  امور مالیاتی حل و فصل نگردد و مودی  پس از ابلاغ برگ تشخیص مالیاتی ظرف مدت بیست روز  می تواند از اداره امور مالیاتی مربوطه، درخواست ارجاع  اعتراض خود را به هیات حل اختلاف بدوی که متشکل از ۳ عضو است را نماید. لازم به ذکر است، واحد مالیاتی  مربوطه  با ابلاغ  زمان  تشکیل  جلسه زمان حضور در جلسه را جهت ارائه مستندات و دفاعیات به مودی اعلام می نماید.

اعتراض مودی مالیاتی می بایست در قالب فرم های مخصوصی که به امضای او یا وکیل رسمی وی رسیده باشد، در قبال اخذ رسید به اداره امور مالیاتی یا دبیرخانه هیات های مربوطه تسلیم گردد. لازم به ذکر است، امکان اعتراض از طریق ارسال اعتراض از طریق پست سفارشی هم امکان پذیر است و تاریخ تسلیم اعتراض به اداره پست، ملاک تاریخ تسلیم اعتراض به مرجع مالیاتی ذی ربط محسوب می شود.

  • اعتراض به برگ تشخیص مالیاتی از طریق مراجعه به هیات حل اختلاف تجدیدنظر مالیاتی

چنانچه مودی مالیاتی و یا سازمان امور مالیاتی نسبت به رای صادره از هیات بدوی حل اختلاف مالیاتی معترض باشند، می بایست به صورت مکتوب ظرف مهلت ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ اعتراض نمایند. غالبا هیات با تشکیل جلسه رسیدگی و با استماع اظهارات طرفین و مطالعه لایحه دفاعیه نسبت به صدور رای قطعی و لازم الاجرا اقدام می نماید.

بموجب تبصره ۱ ماده ۲۴۷ قانون مالیات های مستقیم مقرر شده است ( مودی مالیاتی مکلف است مقدار مالیات مورد قبول را پرداخت و نسبت به مازاد بر آن اعتراض خود را در مدت مقرر تسلیم کند ) سازمان امور مالیاتی با استنباط از این تبصره ارجاع اعتراض مودی به هیات های حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر را مشروط به ( پرداخت مالیات مورد قبول توسط مودی ) است. که نهایتا به موجب رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری در دادنامه شماره ۱۳۲۶ مورخ 1397/05/23 وضع این شرط خلاف قانون تشخیص داده شد و به هر صورت در حال حاضر رسیدگی هیات تجدیدنظر مالیاتی مشروط به پرداخت مالیات مورد قبول مودی مالیاتی نیست. 

  • اعتراض به برگ تشخیص مالیاتی از طریق هیات ماده ۲۱۶ قانون مالیات مستقیم

صلاحیت موضوع صدر ماده ۲۱۶ قانون مالیات های مستقیم، رسیدگی به شکایات ناشی از (( اقدامات اجرایی راجع به مطالبات دولت )) است، که به صورت کلی به جز مطالبات ناشی از مالیات های مستقیم و غیرمستقیم، مطالبات موضوع ماده ۴۸ قانون محاسبات عمومی‌ ، مطالبات موضوع ماده ۳۲ قانون الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب 1384/08/14 و  مطالبات موضوع ماده ۴۵ قانون بر ارزش افزوده  قابل وصول وفق مقررات مالیاتی است. که در مراحل اجرایی ممکن است منشا بروز اختلافات متعددی گردد. که مصادیق مبتلا به شکایات عبارتند از :

الف.اعتراض به توقیف مستثنیات دین

ب. شخص ثالث مدعی توقیف اموال وی به جای مودی مالیاتی باشد.

پ. ادعای فقدان شرایط قانونی ابلاغ و متعاقبا اعتراض به فرآیند اجرای عملیات اجرایی

  • اعتراض به برگ تشخیص مالیاتی از طریق شورای عالی مالیاتی

شورای عالی مالیاتی بالاترین مرجع نظارتی درون سازمانی در سازمان امور مالیاتی است .

براساس ماده ۲۵۱ قانون مالیات مستقیم، مودی یا اداره امور مالیاتی ظرف یکماه از ابلاغ رای قطعی هیات حل اختلاف مالیاتی با دلایل کافی می تواند به شورای عالی مالیاتی مراجعه کرده و با اعلام شکایت تقاضای نقض رای و تجدیدنظر را نماید. رسیدگی شورای عالی مالیاتی بدون توجه به ماهیت پرونده بوده و صرفا پرونده ها را از نظر رعایت تشریفات قانونی و نیز مطابقت و بررسی رسیدگی های قبلی با قوانین و مقررات بوده و در صورت احراز شکایت ، اقدام به نقض رای می نماید.

مودیان مالیاتی جهت ثبت اعتراض در دبیرخانه شورای عالی مالیاتی می بایست شرایط زیر را رعایت نمایند.

  1. قطعی شدن مالیات تشخیصی و عدم امکان اعتراض در سایر مراجع اداری مالیاتی
  2. عدم طرح شکایت همزمان در دیوان عدالت اداری
  3. تنظیم شکایت در فرم مخصوص که به امضای مودی یا وکیل رسمی تام الاختیار وی رسیده باشد. در اشخاص حقوقی طرح شکایت توسط صاحبان امضای مجاز به همراه مدرک مثبت سمت نمایندگی
  4. در صورت طرح اعتراض از طرف وراث ارائه گواهی حصر وراثت
  5. تصویر کلیه آرای هیات های بدوی یا تجدیدنظر مالیاتی ،هیات ماده ۲۱۶ قانون های مالیات مستقیم و…
  6. ارائه کلیه مستندات و دلایل اعتراض

نکته کاربردی:

صلاحیت شعب شورای عالی مالیاتی رسیدگی به شکایت از کلیه آرای قطعی صادره هیات های حل اختلاف مالیاتی است، اما در این میان دو استثنا وجود دارد.

الف.بموجب تبصره ۴ ماده ۲۴۷ قانون مالیات های مستقیم، مواردی که رای هیات حل اختلاف مالیاتی بدوی با عدم اعتراض مودی یا مامور مالیاتی قطعی می شود، امکان طرح شکایت در شعب شورای عالی مالیاتی وجود ندارد.

 ب.بموجب ماده ۳۳ قانون مالیات مستقیم شعب شورای عالی مالیاتی صلاحیت رسیدگی به شکایات موضوع قانون مالیات های بر ارزش افزوده را ندارند.

البته این ممنوعیت ها فاقد توجیه حقوقی درستی است.

  • اعتراض به برگ تشخیص مالیاتی از طریق هیات های موضوع ماده ۲۵۱ مکرر قانون مالیات های مستقیم

بموجب ماده ۲۵۱ مکرر قانون مالیات های مستقیم مصوب 1370/07/02 معترض جهت طرح اعتراض در هیات موضوع ماده ۲۵۱ مکرر قانون مالیات های مستقیم ، می بایست نسبت به تنظیم شکایت و پیوست نمودن دلایل و ضمائم آن با ادعای غیرعادلانه بودن آن خطاب به وزیر امور اقتصادی و دارایی اقدام نماید، متعاقبا وزیر با بررسی تقاضا نسبت به قبول یا رد تقاضا جهت ارجاع اعتراض هیات موضوع ماده ۲۵۱ مکرر قانون مالیات مستقیم تصمیم گیری می نماید ، که بموجب رای شماره ۳۱۰ مورخ 1390/07/25 هیات عمومی دیوان عدالت اداری بر این اختیار تاکید شده است. در فرض پذیرش درخواست از سوی وزیر امور اقتصادی، رسیدگی به موضوع به هیات ۳ نفره موضوع ماده ۲۵۱ مکرر قانون مالیات مستقیم ارجاع داده می شود. نصاب رای گیری بموجب ماده ۱۱۳ قانون اصلاح موادی از قانون مالیات های مستقیم مصوب 1380/12/27 اکثریت آرا تعیین شده است.

در صورت صدور رای توسط هیات ماده ۲۵۱ مکرر موضوع اعتبار امر مختوم داشته و قابل طرح مجدد در هیات نمی باشد، مگر اینکه نسبت به طرح اعتراض در دیوان عدالت اداری و نقض رای اقدام شود، در این صورت پرونده مجددا قابل طرح در هیات می باشد.

لازم به ذکر است،‌ در فرض رد شدن درخواست از سوی وزیر امور اقتصادی و دارایی ، با توجه به عدم محدودیت در مهلت و تعداد دفعات طرح پرونده ،  با تحصیل و تکمیل مدارک امکان تقدیم مجدد درخواست برای مودی جهت بررسی مجدد وزیر امور اقتصادی همچنان باقی است.

شرایط طرح پرونده در هیات موضوع ماده ۲۵۱ مکرر قانون مالیات های مستقیم عبارتند از :

۱.تقاضای طرح پرونده باید نسبت به مالیات های قطعی باشد.

۲.موضوع قابل طرح در سایر هیات های مالیاتی اداری نباشد.

البته امکان یا عدم امکان طرح اعتراض در دیوان عدالت اداری با عنایت به صلاحیت عام دیوان عدالت اداری ارتباطی به این هیات ندارد.

۳.ارائه دلایل و مدارک کافی دال بر غیرعادلانه بودن مالیات تشخیصی

در خصوص مفهوم مالیات غیرعادلانه تصریح دقیقی در قوانین و مقررات وجود ندارد و با این وجود با توجه به دیدگاه های حقوقی و رویه جاری حاکم مواردی همچون ( نقض قوانین و مقررات) ، ( تفسیر اشتباه از قانون توسط اداره یا مامور یا هیات امور مالیاتی ) را می توان از مصادیق اهم آن دانست.

  • اعتراض به برگ تشخیص مالیاتی در دیوان عدالت اداری

آخرین راه کار اعتراضی مودی جهت نقض رای قطعی صادره هیات حل اختلاف مالیاتی براساس بند ۲ ماده ۱۰ قانون دیوان عدالت اداری درخواست نقض رای از شعبات بدوی دیوان عدالت اداری است. رای صادره ظرف ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ برای اشخاص مقیم ایران و ظرف دو ماه از تاریخ ابلاغ  برای اشخاص مقیم خارج از کشور،‌ قابل تجدیدنظر خواهی در دیوان عدالت اداری است.

صرف اعلام اعتراض در دیوان عدالت اداری تا قبل از اخذ دستور موقت توقف عملیات اجرایی رای معترض عنه، مانع وصول مالیات اعلامی از مودی نمی باشد و رسیدگی دیوان عدالت اداری بصورت شکلی و در فرض احراز نقض قوانین و مقررات قانونی، اقدام به نقض رای قطعی هیات حل اختلاف و ارجاع مجدد پرونده به کمیسیون هم عرض هیات حل اختلاف صادر کننده رای قطعی می نماید.

با ثبت شکایت متقاضی و تعیین شعبه ، شعبه بدوی دیوان عدالت اداری با احراز تکمیل بودن پرونده اقدام به ارسال یک نسخه از دادخواست به همراه ضمایم به سازمان امور مالیاتی می نماید. سازمان امور مالیاتی موظف است، ظرف مهلت سی روز نسبت به ارائه پاسخ اقدام نماید. با حصول پاسخ، شعب دیوان در وقت نظارت و در صورت لزوم اقدام به تکمیل تحقیقات و در غیر اینصورت اقدام به رسیدگی می نماید. که رسیدگی در دیوان عدالت اداری غیرحضوری و بدون تشکیل جلسه رسیدگی است.

نکته مهم اینکه ؛ با توجه به جایگاه نظارتی دیوان عدالت اداری، دیوان بدوا اقدام به رسیدگی شکلی می نماید و از ورود در ماهیت پرونده ممنوع است و در فرض نقض شدن رای هیات حل اختلاف مالیاتی در دیوان عدالت اداری ، پرونده به هیات هم عرض مرجع صادرکننده رای قطعی ارسال می گردد و هیات هم عرض موظف است، با توجه به ایرادات اعلامی دیوان عدالت اداری نسبت به صدور رای مقتضی اقدام نماید.

حال اگر به رای هیات هم عرض حل اختلاف مالیاتی،  مجددا طرح شکایت در دیوان عدالت اداری گردد، دیوان این بار با ورود در ماهیت اقدام به صدور حکم ماهوی می نماید.

اعاده دادرسی نسبت به رد شکایت اعتراض به برگ تشخیص مالیاتی در دیوان عدالت اداری

با عنایت به اینکه غالبا اعتراض نسبت به برگ تشخیص مالیاتی منتج به رد شکایت می گردد،بنابراین تنها راهکار ممکن درخواست اعمال ماده 79 قانون دیوان عدالت اداری می باشد. ولی در فرضی که رای صادره دیوان، در قالب حکم باشد ، امکان اعاده دادرسی به موجب ماده 98  قانون دیوان عدالت اداری در شعبه صادر کننده رای قطعی دیوان عدالت اداری با اثبات یکی از جهات مصرحه در این ماده امکان پذیر است.

اعمال ماده 79 قانون دیوان عدالت اداری یکی از طرق اعاده دادرسی از آرای دیوان عدالت اداری به جهت مخالفت با شرع یا قانون بودن رای صادره از طریق رئیس قوه قضاییه و رئیس دیوان عدالت اداری است. با توجه به اینکه اعتراض موضوع ماده ۷۹ تنها برای یک بار قابل طرح می باشد و احتمال پذیرفته شدن اعتراض بسیار کم است  و رسیدگی و دادرسی در دیوان عدالت اداری غیرحضوری و تنها از طریق تبادل لوایح انجام می شود.

خدمات تخصصی موسسه حقوقی آبان 

النهایه با عنایت به حجم و پیچیدگی دعاوی حقوقی ، صرف مطالعه مطالب تقدیمی راهگشای حل مشکلات حقوقی اصحاب دعوا نمی باشد. لذا در جهت تسهیل اقدامات حقوقی و ممانعت از تضییع حقوق ، بهره مندی از خدمات وکیل متخصص برحسب نوع دعوا ، امری لازم و غیر قابل اجتناب است.

بر همین اساس موسسه حقوقی آبان با بهره مندی از وکلای متخصص در هر بخش ، آمادگی کامل خود را جهت ارائه جامع ترین خدمات حقوقی اعلام می نماید.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

keyboard_arrow_up