اهمیت مشاوره و مشورت گرفتن از متخصصین امور بر هیچ کس پوشیده نیست ، با توجه به تخصصی شدن کارها و مشاغل و پیچیدگی های موضوعات تخصصی ، مشاوره گرفتن امری ضروری و اجتناب ناپذیر است .
دلایل اهمیت مشاوره حقوقی عبارتند از :
اول ، در بعضی پرونده های حقوقی که هزینه دادرسی بسیار بالایی دارد، در صورت طرح دعوای نادرست هزینه پرداخت شده غیر قابل استرداد است و در صورت طرح مجدد دعوا باید مجدد هزینه دادرسی واریز شود .
دوم ، در صورت طرح دعوا بدون مشورت با وکلا و مشاوران حقوقی، اگر دعوا و دادخواست مطرح شده اشتباه باشد، در شرایطی که با حکم محکومیت دادگاه مواجه شویم، به دلیل اینکه رای صادره اعتبار امر مختومه دارد، امکان طرح مجدد دعوی وجود ندارد و این هزینه بسیار سنگینی برای ذیحق خواهد بود. نه تنها متحمل هزینه دادرسی شده است، بلکه دیگر نمیتواند به حق مورد ادعای خود برسد .
سوم ، استفاده از مشاوره حقوقی مانع از اطاله دادرسی و طولانی شدن روند رسیدگی به پرونده تا صدور رای و اجرای آن می باشد . بطور قطع در صورت استفاده از مشاوره وکلا و متخصصین حقوقی و با راهنمایی های ایشان روند پرونده به مراتب سریعتر انجام خواهد شد .
با توجه به اهمیت و مزایای مشاوره حقوقی که بر شمردیم استفاده از مشاوره حقوقی امری ضروری و لازم می باشد . موسسه حقوقی آبان با بهره مندی از وکلای پایه یک دادگستری با بیش از بیست سال سابقه وکالت در زمینه های مختلف حقوقی آمادگی خود را در جهت ارائه مشاوره حقوقی و راهکارهای متناسب با مسایل و مشکلات حقوقی اعلام میدارد .
اگر نیاز به دریافت مشاوره حقوقی تخصصی دارید از طریق ارسال اطلاعات تماس خود در فرم زیر، ما را آگاه کنید....
"*"فیلدهای ضروری را نشان می دهد
213 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
چنانچه در وسط ملكی ، اشخاص ديگری ملك داشته باشند ، تحديد حدود آن به چه صورت خواهد بود؟
نقشه قطعات مزبور نيز ترسيم و در صورت مجلس تحديد حدود مراتب با ذكر موقعيت مكاني و حدود و مشخصات با طول اضلاع و مساحت تصريح مي‌شود.
در پرونده اجرایی پس از اجرای مفاد اجرائیه و وصول هزینه‌های اجرایی رأی مستند صدور اجرائیه به طرق فوق‌العاده اعتراض به آرا نقض می‌شود. در این صورت، آیا وفق مفاد ماده ۳۹ قانون اجرای احکام مدنی هزینه اجرایی نیز باید از خزانه دولت اخذ و به محکوم علیه سابق مسترد گردد؟
اعاده عملیات اجرایی موضوع ماده ۳۹ قانون اجرای احکام مدنی فقط به معنی اعاده وضع به حال سابق بوده و تمامی اقداماتی که به منظور اجرای حکم صورت گرفته، پس از فسخ یا نقض حکم یا بلااثر شدن آن در اثر اعاده دادرسی زایل می‌شود و با عنایت به اینکه نیم عشر اجرایی، دین محکومٌ علیه محسوب نمیشود و جزء محکومٌ‌به نیست و در فرض استعلام پس از اجرای مفاد اجرائیه و وصول هزینه های اجرایی، رأی مستند صدور اجرائیه نقض شده است و طبیعی است که اجرا نیاز به هزینه دارد و هزینه های اجرایی قابل استرداد نیست، بنابراین ذینفع می‌تواند درصورت تمایل به طرفیت محکوم ٌله با تقدیم دادخواست، طرح دعوا و هزینه اجرائی (نیم عشر) را مطالبه نماید.
چگونه می توانم خانه ام را به نام همسرم کنم ولی سوء استفاده نکند؟
همه چیز بستگی به قراردادی دارد که منعقد می کنید با این توضیح که مرد می تواند در صورت انتقال ملک به همسرش طی قرارداد عمری، حق استفاده از آن ملک را تا پایان عمر خود حفظ کند که در این صورت زن مالک خانه می شود ولی تا وقتی که مرد زنده است نمی تواند ادعایی نسبت به مرد داشته باشد (مثل اجرت المثل و اجاره بها) و نمی تواند با توجه به حق مالکیت، مرد را تا پایان عمرش و تا وقتی که زنده است، از خانه بیرون کند ولی بدیهی است که قرارداد عمری مانع انتقال مالکیت و فروش ملک توسط زن نمی شود ولی خریدار جدید هم گر چه مالک جدید شده است ولی با عنایت به قرارداد عمری نمی تواند مانع تصرف مرد بشود و در صورتی که خریدار جدید نمی دانسته خانه ای که خریده است حق عمری داشته است می تواند قرارداد را فسخ کند.
ضمنا می توان قرارداد انتقال مالکیت همراه با قرارداد عمری را به گونه ای نگارش کرد که زن به عنوان مالک جدید، تا مدت مشخص و معلومی (مثلا 20 سال) حق فروش ملک را از خود ساقط کند.
خوبی این گونه قرارداد ها این است که مرد مطمئن می شود بعد از فوتش همسرش اصطلاحا بی خانه و در به در نمی شود و وراث نمی توانند ادعایی نسبت به آن خانه داشته باشند. مضافا بر این که تا وقتی هم که خودش زنده است حق استفاده از آن ملک را دارد و زن نمی تواند حق مالکیت خود را اعمال کند و مرد را بیرون کند.
آیا آرای وحدت‌رویه هیأت‌عمومی دیوان‌عالی کشور عطف‌به‌ماسبق می‌شود؟
متعاقب رأی وحدت رویه شماره ۷۵۹ مورخ ۹۶/۴/۲۰ هیأت عمومی دیوان عالی کشور مبنی بر این که تغییر غیرمجاز کاربری اراضی جز جرایم درجه هفت محسوب شده که به طور مستقیم در دادگاه کیفری دو رسیدگی گردد، شعب دادسرا اقدام به ارسال پرونده‌هایی که از قبل از چاپ رأی وحدت رویه مزبور در روزنامه رسمی، در حال رسیدگی دارند، به استناد ماده ۱۱ قانون مجازات اسلامی اقدام به ارسال به دادگاه می نمایند. حال پرسش این است که آیا این اقدام توجیه قانونی دارد؟ آیا رأی وحدت رویه عطف به‌ماسبق می‌شود؟
نظر اکثریت؛ قائلین به عطف به ماسبق شدن آراء وحدت رویه:
چون رأی وحدت رویه تأسیس جدید نیست بلکه به نوعی کشف نظر قانونگذار و تفسیر صحیح‌تر قانون است یعنی در میان دو یا چند تفسیر مختلف از قانون، تفسیری از قانون را صحه می‌گذارد که پیش از این نیز وجود داشته و توسط برخی از مراجع قضایی عمل می شده است، لذا اصولاً باید طبق رأی وحدت رویه نسبت به پرونده‌های در جریان رسیدگی عمل کرد. از طرف دیگر طبق ماده ۱۱ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲، قوانین مربوط به صلاحیت و تشکیلات عطف به ماسبق می شوند. لذا به نظر این اقدام صحیح است و وقتی با رأی وحدت رویه مشخص می گردد که مرجعی صلاحیت دارد و مرجع دیگر فاقد صلاحیت است، دیگر نمی توان به این استدلال که این رای ناظر به آینده است، مرجعی که صلاحیت ندارد همچنان مکلف به رسیدگی دانست.
نظر اقلیت:
باید همان دادسرا رسیدگی کند زیرا، در فرض سوال باید به این نکات قابل تأمل توجه شود: آیا صدور رای وحدت رویه مبنی بر طرح پرونده به‌طور مستقیم در دادگاه الزاماً به معنای اتخاذ تصمیم در مورد قواعد مربوط به صلاحیت است؟ چنین رأیی را ناظر بر صلاحیت ذاتی می‌دانند یا محلی؟ آیا طرح پرونده بطور مستقیم در دادگاه، در مقایسه با طرح اولیه در دادسرا و سپس ارجاع به دادگاه، مقرره‌ای است که به نفع متهم است یا به ضرر متهم؟ آیا اصلاً تفاوتی در نفع یا ضرر متهم در این حالت قابل تصور است؟
در ساختمان 12 واحدی ساکن هستم. خودرو خود را در قسمت حیاط ساختمان بدون مزاحمت پارک میکنم. 11 واحد رضایت دارند فقط یک واحد مخالف است. تکلیف چیست؟
در تصرفات مادی و غیرحقوقی در مشاعات ساختمان، استفاده و بهره مندی از مال مشاع برای هرگونه دخل و تصرف،نیازمند رضایت ۱۰۰ درصدی تمام صاحبان حق می باشد. به عبارتی دیگر، هیچ شریكی بدون اجازه شریك دیگر حق دخل و تصرف مادی در مال مشاع را ندارد.
به عنوان مثال برای دخل و تصرف در قسمت مشاع، اگر ۹۰ درصد از صاحبان حق، رضایت دهند، رضایت ۱۰ درصد صاحبان دیگر هم الزامی است. در صورت عدم رضایت آن ۱۰ درصد، به هیچ عنوان امكان دخل و تصرف در قسمت مشاع وجود ندارد
سلام
ببخشید من سه ماه ی خونه اجاره کردم چندروز قبل از طرف دادگستری اومدن برا بازدید ب اسم شخص دگ گفتن حکم بازدید داریم گفتم همچین شخصی اینجا زندگی نمکن ازمن کارت شناسایی و کارت شناسایی همسرم قولنامه خواستن و درآخر ی گزارش نوشتن ک اینجا این خانوم وهمسرش ن ب این مشخصات زندگی مکنن و امضا گرفتن رفتن آیا مشکلی پیش نمیاد
سلام قبل از ورود به ملک همیشه از افراد حکم ورود به منزل و کارت شناسایی را مطالبه کرده و پس از اطمینان با ایشان همکاری کنید در هر حال چنانچه از سوی دادگستری بودند مشکلی نیست.
سلام و وقت بخیر
بنده تنها برادرم تقریبا ۷ ماهی هست که از دست دادم. برادرم یک خانه مستقل و یک ماشین به نام خودش داشت. یک فرزند پسر هم داشتند. که حدودا ۲ ماهی هست که ما ندیدیم فرزند برادرم رو.
پدر و مادرم دلتنگ هستن و ما هنوز اقدام قانونی انجام ندادیم. فقط یک قرار ملاقات گذاشتیم که با همسر برادرم درباره دیدن برادرزاده‌م صحبت کنیم.
ما می‌خوایم بدونیم که همسر برادرم چه دسترسی های به اموال برادرم دارن؟
و آیا به اموال پدر من هم می‌تونن دسترسی داشته باشن؟
ممنون از راهنمایی 🙏🏻
سلام همسر برادر شما جزء وراث برادرتان هستند و از اموال او سهم دارند نه از اموال پدر شما.
توجه داشته باشید با مطالبه مهریه از جانب وی، پرداخت مهریه بر تقسیم ارث اولویت خواهد داشت.
برای ملاقات برادر زاده خود چنانچه با توافق به نتیجه ای نرسیدید میتوانید دادخواست ملاقات فرزند تسلیم دادگاه نمایید.
سه دانگ یک باب خانه توسط زوج با حق خیار فسخ در طول عمر شوهر به زوجه فروخته شده است. ولیکن بدون فسخ بیع، زوج فوت می‌نماید و چون فاقد اولاد بوده، خواهران زوج دادخواستی به خواسته بطلان معامله سه دانگ مشاع ملک علیه زوجه تقدیم و استدلال میکنند که شرط مذکور فاقد مدت بوده و حسب مقررات ماده ۴۰۱ قانون مدنی باطل است، آیا چنین شرطی مدت‌دار تلقی می‌شود یا بدون مدت؟
چنانچه در عقد بیع، خیار فسخ در مدت عمر فروشنده شرط شود، چون ابتدای شرط از زمان عقد بیع و انتهای آن موقع فوت فروشنده است، شرط مدت‌دار بوده و مشمول ماده ۳۹۹ قانون مدنی است.
سلام و وقت بخیر
بنده حدود ۸ ماه که حکم جلب بدهکارم را گرفتم ولی متاسفانه نشانی از منزل و محل کار ندارم و خط موبایل هم نداره و در واقع من فقط یه برگه ی جلب دارم ازش
از چه طریقی میتونم محکوم علیه را جلب کنم؟
سلام تنها راه جلب محکوم علیه، اطلاع از محلی است که وی در آن حضور دارد و مسیر دیگری متصور نیست.
سلام حدود نه ماه پیش آقای که از قبل میشناختم بهم پیشنهاد ازدواج داد ومنو گول زد که زنم را تو عقد طلاق داده‌ام و مهریه میدهم وبا من قرار ازدواج گذاشت مدتی باهم بودیم تا اینکه بنده متوجه شدم به من دوروغ گفته وزن عقدی داره باز ازش سوال کردم زد زیرش خودم پیگیر شدم و دیدم بهم دروغ گفته از رو عصبانیت تلفنی با او بحث و دعوا کردم الان رفته از من شکایت کرده به جرم تهمت فحش نشر اکاذیب دوتا دادگاه رد صلاحیت خورد پرونده رفت دادگاه تجدید نظر حالا نوشته شده که به علت طرح تعیین مرجع صلاحیت دار نسبت به محکومیت ثبت گردید پرونده مختومه شده است این یعنی چه اصلا یکبار هم من رو برا توضیحات نخواستن لطفا راهنمایی کنید
فعلا نگران نباشید شما هم به جهت فریب در ازدواج و اغفال از او شکایت نمایید
سلام خوبین
سال ۹۴ تعداد ۵۲۵ اصل نخیلات من بصورت رهن به مبلغ ۴۰ میلیون تومان در اختیار دونفر بصورت مساوی ومشترک قرار گرفت که بعداز ۶ماه پول را برگردانم ونخیلاتم پس بگیرم وبعدازنوشتن مبایعه نامه به قیمت یکصد و پنج میلیون تومان که قیمت کل نخیلات بوده
یکی از این دونفر که در اصل میخواست مبلغ ۴۰میلیون تومان را واریز کند ونفردوم بعنوان شریکش فقط نقش یک فرد آشنا رو داشت که طرف اعتمادش جلب بشه و پول پرداخت کند
و نفری که میخواست پول را پرداخت کند مبلغ را به حساب شریکش واریزکرد ونه به حساب من و من حتی یک ریال هم دریافت نکردم
و سرانجام کارمون به شکایت کشید که هردوتاشون با همکاری همدیگه اعلام کردند که مانخیلات را خریداری کرده ایم وجهت اثبات پرداخت ثمن نخیلات چک و سفته رائه دادند که هر دوتاش متعلق به خودم بوده وهیچ ربطی به این موضوع ندارند ومن حتی یک ریال پول هم دریافت نکردم
متاسفانه دادگاه حکم به نفع ایشان داد و نخیلات در اختیار آنها قرارگرفت
که اقدام به شکایت رباخواری و تحصیل مال ازطریق نامشروع کردم که طبق همین اسناد ی که ارائه کرده بودند رای گرفتند نتوانستم نخیلاتم را پس بگیرم
وتمامی رای ها قطعی شده اند
بخوام دادخواست جدید بدم بری شکایت جدید چه دادخواستی میتونم بم که نخیلاتم پس بگیرم
ممنون ازراهنماییتون
سلام اگر نخیلات را به رهن اجاره داده بودید چرا نسبت به تنظیم مبایعه نامه اقدام نمودید ؟! در هر حال ابتدا دادخواست اثبات قرارداد اجاره فیمابین خود و خواندگان مطرح کنید. پس از اثبات قرارداد اجاره دادخواست تحویل عین مستأجره به طرفیت ایشان و سپس دادخواست اجرت المثل ایام تصرف تسلیم کنید.
سلام وقت عالی بخیر
یک مشاوره میخواستم از خدمتتان
همسایه طبقه بالا و پایین من دو ساله دارند اذیت میکنند با سرو صدا ،من یکبار از ایشان شکایت کردم اما چون هیچ کدام از همسایه ها حاضر به شهادت علیه ایشان نشدند . قرار منع تعقیب بدلیل فقدان ادله صادر شد
بعد آنها برای تلافی رفتند شکایت مزاحمت علیه من مطرح کردند و الان پرونده به دادگاه صلح ارجاع شده
از طرفی شدت آزار و اذیت این دوتا همسایه خیلی زیاد شده و هرچی به ایشان پیام میدهم که دست از مزاحمت بردارند اما تاثیری نداره
۱-بنظرتان در این شرایط من برم مجدد از ایشان شکایت کنم کار درستی هست برای پرونده ای که انها برای من مطرح کردند دچار مشکل نمی شوم ؟
۲-یا برای ایشان اظهارنامه بفرستم که هم بتوانم در دادگاه به نفع خودم ازش استفاده کنم هم در آینده اگر خواستم دوباره شکایت کنم بتوانم از آن استفاده کنم ؟
۳-آیا اساس دفاع خودم را بر مبنای سوءنیت شاکیان در تلافی از شکایت من از آنها قرار بدهم در دادگاه موثر خواهد بود ؟
سلام اولا طرح مجدد یک شکایت بدون ارائه دلیل جدید پیشنهاد نمیشود چون موفقیتی در کار نخواهد بود ثانیا او باید بتواند ایراد مزاحمت از جانب شما را ثابت نماید که در مقام دفاع میتوانید تلافی را عنوان کرده و بی گناهی خود را با استناد به شهادت شهود و سایر ادله موجود ثابت کنید.